منشاء افراط و تفریط (۲)

خداوند حکیم و عالم است و چون خالق انسان است، بهتر از هر کسی برای او برنامهریزی کرده است؛ بنابراین تمام دستوراتی که در زمینه زندگی دینی و دنیوی بشر داده است دقیقاً مطابق مصالح او و برای سعادت و پیشرفت، و نیز پرورش جسم و روح اوست و در حقیقت برای اصلاح، تربیت و تزکیه انسانهاست و در آن افراط و تفریط راه ندارد؛ پس اگر انسانی میخواهد عاقل، عالم و اصلاح گردد و به سعادت رسیده و در نهایت سالم از این دنیا خارج شود و در بهشت جای گیرد باید مطیع و تسلیم محض اوامر الهی باشد و به دستورات خداوند عزّوجل گوش دهد. با این اوصاف، افراط و تفریط در دستورات خداوند عزّوجل راه ندارد پس منشاء افراط و تفریط چیست؟ افراط و تفریط بر اثر جهل و تبعیت از شیطان، نفس و دنیا می باشد. البتّه شیطان به وسیله جهل انسان را به افراط وتفریط میکشاند؛ یعنی شیطان به خاطر ناآگاهی و عدم شناخت انسان از احکام و دستورات دین و روایات معتبر اهلبیت (ع)و نداشتن علم کافی در مسیر خودسازی انسان را به افراط و تفریط گرفتار مینماید. شیطان عالمی است که علمش انسان را به سوی جهل و گمراهی میکشاند. در قرآن چنین آمده است:
«قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿۱۶﴾ ثُمَّ لَآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ﴿۱۷﴾»«شیطان به خداوند گفت اکنون که مرا گمراه کردی، من نیز البتّه در کمین بندگانت مینشینم. آنگاه از پیش رو و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در میآیم و بیشتر آنان را شکرگزار نعمتت نخواهی یافت (اعراف – ۱۶و۱۷).»
یعنی خدایا، حالا که من برای این بنیآدم گمراه شدم، جلوی راه سعادت اینان را میگیرم؛ ازجلو، از عقب، از راست و از چپ میآیم و نمیگذارم رستگار شوند، نمیگذارم از نعمتهایت استفاده کنند.در خصوص معنای آیه فوق امام باقر (ع)چنین میفرماید: «منظور از اینکه شیطان میگوید «از پیش رو به سراغشان می روم» این است که آخرت را در نظرشان بیارزش میکنم و «از پشت سر» یعنی آنها را به جمع کردن ثروت و ندادن حقوق واجب آن فرمان میدهم تا برای وارثان باقی بماند و «از سمت راست» یعنی دینشان را با زینتبخشی به گمراهی و خوب جلوه دادن شبهات خراب میکنم و «از سمت چپ» یعنی لذّتهای دنیا را دوستداشتنی میکنم و شهوتها را بر دلهایشان غالب مینمایم[۱].»
خداوند علمی به شیطان داده که بهواسطهی آن میتواند تمام افراد بشر را اگر خدا بخواهد گمراه کند. چنانچه در قرآن آمده است: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ ﴿۸۲﴾إِلاَّعِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ﴿۸۳﴾»«(شیطان) گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد (۸۲) مگر بندگان خالص تو، از میانآنها (ص-۸۳).»در واقع شیطان نمیگذارد انسان نسبت به دینش علم پیدا کند تا از راه جهل توفیق هدایت را از او بگیرد؛ و اگر کسی هم عالم شد، شیطان با تفسیرهای غلط نمیگذارد که او به علمش به درستی جامه عمل بپوشاند. بنابراین میتوان گفت جهل همان شیطان است؛ یعنی او عالمی است که انسان را به سوی جهل میکشاند و توفیق هدایت را از انسان سلب میکند.
امام علی (ع)فرمود: «سفارش میکنم شما را به پروا داشتن از خدا، خدایی که با ترساندنهای مکرّر راه عذر را بر شما بست، و با دلیل و برهانهای روشن، حجّت را تمام کرد و شما را پرهیز داد از دشمنی شیطان که پنهان در سینهها راه مییابد، و آهسته در گوشها راز میگوید، گمراه و پست است. وعدّههای دروغین داده، در آرزوها آنها را به انتظار میگذارد. زشتیهای گناهان را زینت میدهد، گناه بزرگ را کوچک میشمارد و آرامآرام دوستان خود را فریب داده، راه رستگاری را به روی دربندشدگانش میبندد، و در روز قیامت آنچه را که زینت داده بود انکار میکند و آنچه را که آسان کرده، بزرگ میشمارد و از آنچه که پیروان خود را ایمن داشته بود سخت میترساند. همانا شیطان راههای خود را به شما آسان جلوه میدهد تا گرههای محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید و بجای وحدت و هماهنگی به پراکندگی شما بیفزاید. از وسوسه و زمزمه و فریبکاری شیطان روی گردانید، و نصیحت آن کس را که خیرخواه شماست گوش کنید و به جان و دل بپذیرید[۲].»
کسی که مطیع وسوسههای شیطان، خواهشهای نفسانی و علایق دنیویاش باشد و به خودرأیی و خودمحوری در اجرای دستورات دین دچار باشد، نمیتواند به دستورات خدا بهطور کامل عمل کند و مطیع محض او شود.«أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۲۳﴾»(ای رسول ما) آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خدا او را با آگاهی (بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ با این حال چه کسی میتواند غیر از خدا او را هدایت کند؟آیا متذکّر نمیشوید (جاثیه-۲۳)؟»
انسان یا باید بندهی خدا باشد یا بندهی دشمنان خدا (شیطان، نفس و دنیا)؛ و خداوند عزّوجل بنده مشترک نمیخواهد. امام صادق(ع)میفرماید: «خدای تعالی فرموده است. من بهترین شریک هستم هر کس در عمل خود برای من شریک بیاورد، هرگز آن را نپذیرم مگر عملی که خالص برای من باشد[۳].»
کسانی که هم به حرف خدا گوش میدهند و هم به حرف دشمنان خدا، همواره گرفتار افراط و تفریطاند؛ زیرا در فرمانبرداری از خداوند عزّوجل گزینشی عمل میکنند؛ یعنی دستوراتی از دین را که مطابق میل درونشان باشد میپذیرند و عمل میکنند و آنچه مخالف خواستههای درونشان است را عمل نمیکنند؛ عبادت میکنند، نماز میخوانند و تا حدودی هم به مستحبات عمل مینمایند؛ اما به حرف دشمنان خدا هم گوش میکنند؛ همین امر باعث میشود مثل فشار خون که دائم در نوسان است این افراد نیز مدام در حال نوسان و جابجایی باشند گاهی در خوبی و گاهی در بدی و پلیدی؛ زیرا از رسولاکرم (ص)روایت شده است که «نفس مانند یک پر در سرزمین هموار است که بادها آن را جابهجا میکنند[۴].»
گاهی که عمل به خوبیها میکند، در خوبی و گاهی که به حرف دشمنان خداوند گوش میدهد، در بدی. بنابراین با توجّه به اینکه حالت نفس آدمی ثابت نیست، همواره ممکن است دچار افراط و تفریط گردد؛ پس باید نفس را تربیت کرد وآن را از افراط و تفریط بازداشت؛ یعنی طوری عمل کرد که نفس همیشه در خوبیها و مطیع امر خداوند باشد. بنابراین سرمنشاء اصلی افراط و تفریط، مطیع و تسلیم نبودن در برابر امر خداوند عزّوجل میباشد؛ چرا که انسان دو فرمانروا بیشتر ندارد؛ یکی خدا، دیگری شیطان و اگر از خدا اطاعت نکرد، مجبور به اطاعت از شیطان میشود و شیطان هم بهواسطه جهل و نادانی بشر، بر او تسلّط پیدا کرده و او را دچار افراط و تفریط مینماید.
امام علی (ع)فرمود: «منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند، و شیطان نیز آنها را در دام خود قرار داد و در دلهاى آنان تخم گذارد،؛ و جوجههاى خود را در دامانشان پرورش داد. با چشمهاى آنان مى نگریست و با زبانهاى آنان سخن مى گفت. پس با یارى آنها بر مرکب گمراهى سوار شد و کردارهاى زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد، مانند رفتار کسى که نشان مى داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان، سخن باطل مى گوید[۵].»
[۱] . المیزان، ج ۸ ، ص۳۲
[۲] . نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه ۸۳
[۳] . احادیث قدسی ،چاپ قدیم، سید حسن شیرازی ،ص۱۱
[۴] . ترجمه المحجه البیضاء، فیض کاشانی، جلد ۵، ص ۱۱۷
[۵] . نهج البلاغه، ترجمه دشتى، خطبه ۷
خدایا همه ی ما را از افراط وتفریط محفوظ بدار
بخاطر زحماتی که می کشید خدا خیرتان دهد
ممنون از توجه شما. موفق باشید
احسنت از زحمات شما بسیار سپاسگزارم
ممنون از توجه شما. موفق باشید
تشکر بابت پیام های زیباتون
ممنون از توجه شما. موفق باشید
جزاک الله خیرا انشاءالله
خدا قوت تان بدهدکه برای تهیه مطالب بسیار زحمت میکشید.
از لطف و توجه شما سپاسگزاریم. موفق باشید.