غفلت

غفلت از موقعیت و جایگاه والای انسانی باعث میشود آدمی در مسیر گمراهی قرار گیرد.
غفلت
غفلت به معنای پیروی از خواستههای نفس میباشد. البته مراد از نفس در اینجا مجموعه غرایز و شهوت هاست و بی شک پیروی از غرایز و شهوت ها در حقیقت دور شدن از عقلانیتی است که خدای متعال آن را به عنوان نور و رحمت خود در وجود آدمی قرار داده است.
غفلت، تلف کردن وقت به بطالت است. یعنی اینکه آدمی به اموری مشغول شود که در زندگی انسان جایگاه درستی ندارد مانند لهو و لعب و بیهودگی، به گونهای که گویی آدمی وقت را از دست میدهد و زندگی خود را در مسیر باطل و بیهودگی قرار میدهد و لذا هیچگاه در تقویت عقل و اعتدال نفس تلاشی از خود نشان نمیدهد.
غفلت در اصل همان اهمال نمودن، به فراموشی سپردن و ضایع کردن نعمتهاست و همهی این بیانها در سخن حکیمانه باباطاهر جمع است که فرمودند: اوّل غفلت، محرومیت است که در آیه شریفه بدان اشاره رفته است، به این معنا که در عین داشتن مواهب الهی از قبیل قلب، چشم و گوش خود را از استفاده نمودن از آنها به واسطه غفلت و نادانی و جهل و عدم توجّه لازم، محروم میسازد.
موضوع «غفلت» از مباحث مهمّی است که در قرآن کریم از جهات مختلف به آن پرداخته شده است. این واژه دارای مفهوم بسیار گسترده ای است که هر نوع بی خبری و عدم توجّه نسبت به موقعیت های گوناگون در هر شرائط زمانی و مکانی را در بر می گیرد. از این رو غفلت دربارهی خود و جامعه و نیز غفلت از خدا و وظائف دینی از مصادیق روشن آن به شمار میرود.
بسیار روشن است که غفلت در برخی موارد خطر و تهدید جدی را به دنبال دارد، مانند غفلت از موقعیت و جایگاه والای انسانی که باعث میشود آدمی در مسیر انحراف و ضلالت و گمراهی قرار گیرد و همهی توانائی ها و گرایش ها را هدر دهد و از مسیر اصلی زندگی خارج شود.
غفلت در قرآن
قرآن کریم در سوره اعراف آیه ۱۷۹ میفرماید:
«وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ»
و در حقیقت بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریدهایم. چراکه دلهایى دارند که با آن حقایق را دریافت نمیکنند، و چشمانى دارند که با آنها نمیببینند، و گوشهایى دارند که با آنها نمیشنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند. آرى، آنها همان غافلانند.»
در این آیه شریفه، قرآن کریم به نوعی به تعریف «غفلت» پرداخته است. به راستی این غفلتی بزرگ است که انسان صاحب عقل و قلب و چشم و گوش باشد ولی نتواند از این قدرت فهم و درک و استعداد و شنوائی و بینائی استفاده کند و چون غافل است از این ظرفیت عظیم بی بهره باشد. انسان غافل از ارزش واقعی خود آگاه نیست و از امکاناتی که در اختیار دارد در غیر مسیر صحیح استفاده می کند و در نتیجه به افراط و تفریط کشیده می شود.
بنابراین غفلت به یک معنا همان جهلی است که عارض بر انسان می شود و باعث می گردد که آدمی خود را از بهره گیری از امکانات و ظرفیت های الهی محروم کند. به بیانی دیگر «غفلت» عامل مهم دوزخی کردن انسان است ، زیرا همین غفلت باعث میشود آدمی دربارۀ خود اندیشه و تفکر نداشته باشد و چشم و گوش خود را باز نکند و به درستی خود را نبیند و نفهمد و در نتیجه خود را از همۀ مواهب فهم و درک محروم سازد و کار به مرحله ای می رسد که در ردیف چهارپایان دانسته می شود.
البته بدیهی است که این خود انسان است که با گزینش های نادرست و اشتباه، خود را به این موقعیت ذلّت بار میرساند تا جایی که گاه آدمی وقتی نزدیک قیامت میرسد، تازه چشمانش باز میشود و وحشت سراسر وجودش را فرا میگیرد و در چنین شرایطی فریاد سر میدهد. ای وای بر من، من از این صحنه در غفلت بودم، بلکه من در زمره ظالمین و ستمگران بودم.
«وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَهٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَٰذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ» یعنی: وعده حق نزدیک گردد، ناگهان دیدگان کسانى که کفر ورزیدهاند خیره میشود [و میگویند] «اى واى بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم، بلکه ما ستمگر بودیم.» (سوره انبیاء آیه ۹۷)
غلفت در احادیث و روایات
امام علی علیه السلام:
آیا به این دل خوش باشم که گفته شود، این امیر مؤمنان است، اما در سختى هاى روزگار شریک و همدرد آنان، یا در سختى زندگى سرمشق ایشان نباشم؟! من آفریده نشدهام که خوردن غذاهاى لذیذ و رنگارنگ مرا به خود مشغول سازد، همانند حیوانِ به آخور بستهاى که همه همّ و غمش علوفه اوست، یا همچون حیوان رهایى که در میان زباله ها مبچرد و شکمش را از علف پر میکند و از آنچه در انتظار اوست، غافل است یا سر خود رها شوم یا بیهوده بگذرانم.
پیامبر صلی الله علیه و آله:
خداى عزوجل میفرماید: هرگاه یاد من بر بنده ام غالب شود، خواهش و خوشى او رادر یاد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم عاشق من شود و من نیز عاشق او گردم و چون عاشق یکدیگر شدیم حجاب میان خود و او را بردارم وعشق خود را بر جان او چیره گردانم، چندان که مانند مردم دچار سهو و غفلت نمیشود، سخن اینان سخن پیامبران است، اینان براستى قهرمانند. (کنزالعمال، ح۱۸۷۲)
پیامبر صلی الله علیه و آله:
بعد از خودم برای امتم از سه چیز میترسم: گمراهی هوسها، پیروی از شهوت شکم و دامن، و غفلت بعد از معرفت. (نهج الفصاحه، ج۴، ص۱۷۲، ح۱۰۵)
امام علی علیه السلام: در غفلت آدمى همین بس که عمر خود را در راه چیزهایى که او را نجات نمیدهد هدر دهد. (غرر الحکم : ۷۰۷۵)
امام علی علیه السلام: با تصمیم راسخ، با سستی نبرد کنید. (غرر الحکم : ص۴۷۶)
امام علی علیه السلام: مستی غفلت و فریب، دیرتر از مستی مسکرات زایل میشود. (میزان الحکمه، ج۸ ، ص ۳۶۸)
امام علی علیه السلام: آیا کسی هست که پیش از آنکه عمرش به سر آید، از خواب غفلت خویش بیدار شود؟ (غرر الحکم : ۲۷۵۲)
امام علی علیه السلام: غفلت، گمراهی جانها و سرلوحه انواع شومیهاست (غرر الحکم : ۱۴۰۴)
امام علی علیه السلام: اى بر کسى که غفلت بر او چیره آید و در نتیجه، سفر [آخرت] را فراموش کند و خود را آماده نسازد (غرر الحکم: ۱۰۰۸۸)
خداوند خیرتان دهد ممنونم
با تشکر از نظرات شما. موفق باشید